Web Analytics Made Easy - Statcounter

 به گزارش خبرگزاری صدا وسیما؛ ایروان مسعودی اصل در مراسم اختتامیه «گردهمایی سراسری هم اندیشی و تبادل نظر ویژه سربازرسان و بازرسان امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور» که با حضور وزیر آموزش و پرورش و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، با اشاره به اهداف این گردهمایی گفت: طی این گردهمایی سه روزه، ۱۲ کارگاه برگزار شد و در این کارگاه‌ها که جنبه هم اندیشی داشت بر گلوگاه‌‎هایی که در حوزه آموزش عمومی و آموزش عالی وجود دارد، تمرکز صورت گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


معاون نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی با بیان اینکه «دانشگاه آزاد اسلامی هم در حوزه آموزش عمومی و هم آموزش عالی و هم آموزش مهارتی فعالیت دارد» افزود: دانشگاه آزاد در نظام آموزش عالی علاوه بر اینکه به عنوان یک زیر نظام تعریف می‌شود، ولی با هر سه وزارتخانه علوم، آموزش و پرورش و بهداشت در حوزه‌های متفاوت و مختلف فعالیت دارد.
مسعودی اصل اولین آسیب جدی حوزه آموزش را حکمرانی نامنسجم در آموزش عالی و آموزش عمومی، تعدد مراکز تصمیم گیری و سیاست گذاری و قوانین و اساسنامه‌های متفاوت و ناهماهنگی که در وظایف آن‌ها وجود دارد، دانست و تصریح کرد: تمرکز گرایی در نظام آموزش عالی بالا است و مرز مداخله سیاستگذار در دانشگاه و حفظ استقلال دانشگاه روشن نیست و همچنان در کشور به جای تحول بنیادین چه در آموزش و پرورش و چه در آموزش عالی به دنبال یک کار شکلی هستیم.
معاون نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور چالش دیگر نظام آموزش عالی را «بحث مهارت محور نبودن آموزش» دانست و گفت: سازمان بازرسی در خصوص مهارت محور نبودن آموزش، نقد جدی دارد و مسئولان وزارت علوم هم اذعان دارند که هنوز سیستم آموزشی به درستی در این مسیر حرکت نکرده است. آموزش در دانشگاه‌ها تنها به انتقال دانش محدود است و دانشجو مهارتی برای حل مسائل و مشکلات جامعه نمی‌آموزد.
وی افزود: یکی از چالش‌های دیگر، بحث منابع پایدار در آموزش عالی می‌باشد که ۹۴ درصد از بودجه دانشگاه‌ها صرف تامین حقوق و دستمزد می‌شود و ۳ درصد به پژوهش تخصیص می‌یابد که البته آن هم محقق نمی‌شود، لذا به نظر می‌رسد استفاده از شیوه‌های جدید در تامین مالی مثل نظام‌های نوین مالی نیاز است.
مسعودی اصل خاطرنشان کرد: مجموع قرارداد ارتباط دانشگاه با صنعت در سال ۹۸، دویست و ۳۰ میلیارد تومان بوده است که در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ کمرنگ‌تر شده و وزارت علوم سراغ برداشت از صندوق توسعه ملی رفته است. از طرفی همچنان رویکرد عرضه محوری بر نظام آموزش عالی و تحقیقات کشور حاکم است به طوری که از هر ۱۰ هزار پایان نامه و رساله ایرانداک، ۵۷ مورد تقاضا محور بوده است.
وی با انتقاد از بومی گزینی در مراکز آموزش عالی گفت: سالیان سال فکر می‌کردیم بومی گزینی به نفع استان‌های محروم است، ولی گزارش‌های تحلیلی نشان می‌دهد بومی گزینی باعث می‌شود شانس قبولی دانش آموزان مناطق ۳ که بیشترین داوطلب کنکور را دارند در دوره روزانه کمتر باشد.
معاون سازمان بازرسی کل کشور افزود: از طرفی بومی گزینی با سهمیه مناطق تداخل دارد و باعث توزیع ناعادلانه دانشجو در کشور شده و به ضرر مناطق محروم است و قدرت انتخاب را از داوطلب می‌گیرد.
مسعودی اصل در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص دانشگاه آزاد اسلامی گفت: فاصله معنا دار حقوق اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد و دانشگاه‌های دولتی یکی از چالش‌های اصلی این دانشگاه است که اولین پیامد آن مهاجرت اعضای هیات علمی این دانشگاه به سایر بخش‌های دولتی است.
معاون نظات و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور با بیان اینکه «بیش از ۱۷۰ واحد دانشگاه آزاد توجیه ادامه فعالیت ندارد» افزود: برای ادامه فعالیت این واحد‌ها بالاجبار از اعتبارات سایر واحد‌ها هزینه می‌شود.
مسعودی اصل با انتقاد از نگاه دولت‌ها به آموزش و پرورش گفت: در دولت‌ها ظلم‌هایی در حق آموزش و پرورش می‌شود که یکی از آن‌ها مسئله ساده انگاری، کوچک انگاری و نگاه مصرف گرایی نسبت به آموزش و پرورش است که مقام معظم رهبری در ۱۲ اردیبهشت امسال فرمودند اگر دنبال پیشرفت همه جانبه کشور هستیم بدون کمک آموزش و پرورش ممکن نیست. پس نگاه به آموزش و پرورش باید نگاه سرمایه گذاری و نگاه درستی باشد و باید مسئولین، تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور بدانند که اهمیت این دستگاه چقدر زیاد است.
معاون نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور با بیان اینکه طی همایش سه روزه ۵ کارگروه در حوزه آموزش و پرورش و با حضور مسئولان این وزارتخانه برگزار شد، افزود: مهمترین دغدغه‌ای که در کارگروه‌ها مطرح شد بحث رتبه بندی معلمان است. به هر حال حدود ۳۰۰ هزار معلم نسبت به رتبه بندی اجرا شده اعتراض دارند و هنوز تعیین و تکلیف نشده اند و یک نگرانی و دغدغه وجود دارد که آموزش و پرورش بخواهد مانند آموزش عالی کشور در این رتبه بندی معلمان را هم مقاله محور کند.
نکته بعدی که مسعودی به آن اشاره کرد: «کمبود نیروی انسانی و توزیع نامناسب نیروی انسانی در آموزش و پرورش» است. وی در همین رابطه کمبود سرایدار در مدارس را مورد توجه قرار داد
وی همچنین تصریح کرد: بحث دیگری که مطرح است، عدم احیاء درست معاونت پرورشی است. در یکی از این کارگروه‌های همایش با مسئولان آموزش و پرورش معلوم شد که حدود ۵۹ هزار مدرسه فاقد مربی پرورشی داریم که این موضوع باعث اختلال کارکرد می‌شود.
معاون سازمان بازرسی کل کشور با انتقاد از عدم تناسب سرانه دانش آموزی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه آموزش و پرورش ۹۶ الی ۹۷ درصد از بودجه خود را صرف حقوق و دستمزد می‌کند، ۳ الی ۴ درصد باقی می‌ماند که این هم برای هزینه‌های جاری مدارس استفاده می‌شود.
وی در ادامه یکی دیگر از چالش‌های حوزه آموزش پرورش را واگذاری املاک آموزش و پرورش بدون اخذ نظر کارشناسی یا رعایت تشریفات قانونی مربوط عنوان کرد.
بر اساس گفته‌های مسعودی، وجود تعارض منافع در حوزه مدارس غیردولتی و عدم نظارت مناسب مدیران آموزش و پرورش در این حوزه یکی دیگر از چالش‌های آموزش و پرورش است.
سوء استفاده مدارس در دریافت شهریه موضوع بعدی بود که معاون سازمان بازرسی کل کشور از آن انتقاد کرد و گفت: علت این سوء استفاده، تأخیر آموزش و پرورش در ابلاغ شهریه مصوب است. متاسفانه مسئولان آموزش و پرورش در رسانه‌ها اعلام می‌کنند هیچ مدرسه‌ای حق دریافت مبلغ اضافی جهت شهریه ندارند، ولی برخورد قاطع قانونی با موسسین و مدیران مدارس غیردولتی به واسطه اخذ شهریه مازاد نمی‌شود و از طرفی آنقدر شهریه مصوب را دیر ابلاغ می‌کنند که مدارس در دریافت شهریه، به صورت سلیقه‌ای عمل کنند.
وی همچنین گریزی به وضعیت نامناسب ساختمان مدارس زد و تصریح کرد: برخی مدارس فرسوده و تخریبی و خیلی از مدارس غیردولتی در ساختمان‌های مسکونی بدون اخذ تاییدیه استحکام بنا مستقر هستند.
مسعودی افزود: تاسف آور اینکه همچنان در برخی استان‌ها مدارس کانکسی و خشتی داریم و همه این عوامل باعث شده است تراکم بالایی در مدارس به وجود بیاید و حتی در برخی مناطق تهران نسبت معلم به دانش آموزش ۵۷ نفر است که چنین استانداردی زیبنده نظام آموزشی ما نیست.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ماحصل این همایش که شامل شناسایی علت اصلی چالش‌های کلان و مشکلات و ارائه راهکار و پیشنهادات کاربردی می‌باشد با توجه به در دستور کار بودن برنامه هفتم توسعه به صورت مکتوب برای روسای قوه با امضای ریاست عالی سازمان ارسال خواهد شد.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۱۲۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند

به گزارش خبرنگار گروه استان‌های ایسکانیوز از اصفهان، افت محسوس پویایی تشکل‌های دانشجویی ظرف سال‌های اخیر، موضوعی است که بارها مورد اشاره تحلیل‌گران قرار گرفته و تلاش شده در این خصوص آسیب‌شناسی شود. فرید نادری دانشجوی دکتری مهندسی سازه در دانشگاه خواجه نصیر، از جمله فعالان باسابقه تشکل‌های دانشجویی است که هم در دانشگاه آزاد و هم دانشگاه‌های دولتی، سابقه تحصیل و کنش‌گری دانشجویی داشته و بینش خوبی راجع‌به فراز و فرود تشکل‌های دانشجویی و چالش‌های موجود در این حوزه دارد. وی انقطاع روند نسل‌سازی در تشکل‌ها را ناشی از سیاست‌های غلط مسئولان دانشگاهی و یک‌دست‌سازی تشکل‌ها دانسته و بر لزوم حفظ استقلال این نهادها و احیای اصالت آن‌ها تأکید دارد. این گفت‌وگوی تفصیلی را در ادامه می‌خوانید.

به عنوان سؤال نخست، چگونه وارد فضای کنش‌گری دانشجویی شدید و چه مسیری را پیمودید؟

زمانی که من در سال ۱۳۹۴ وارد دانشگاه آزاد اصفهان شدم، اغلب دانشجویان دغدغه‌های سیاسی داشتند. به‌خاطر همین، خود به خود من هم وارد این فضا شدم. البته، فعالیت‌های سابق سیاسی در خانواده‌ام هم در این موضوع بی‌تأثیر نبود.

پس از مدتی برای اجرای برنامه‌های مختلف، در کنار «بسیج دانشجویی» مستقیماً با معاونت فرهنگی دانشگاه وارد همکاری شدم. این فعالیت‌ها در نهایت زمینه‌ساز حضورم در «تشکل سیاسی امیرالمؤمنین (ع)» که یکی از قدیمی‌ترین تشکل‌های دانشگاه آزاد در کشور بود، شد. پس از دو سال فعالیت و پیمودن سلسله‌مراتب تشکیلاتی، دبیر این تشکل شدم و بعد از یک سال نیز در «شورای مرکزی اتحادیه تشکل‌های اسلامی-سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی» مسئولیت پذیرفتم.

پس از ورود به تشکل‌های سیاسی دانشگاه، چه برنامه‌ای را دنبال کردید؟

پس از حضور در تشکل امیرالمؤمنین (ع) متأسفانه شاهد حواشی‌ای از جمله گرایش‌های جناحی این تشکل بودم. به همین دلیل پس از راه‌یابی به شورای مرکزی تشکل با رأی دانشجویان و انتخاب شدن به عنوان دبیر تشکل، اولین گام، حذف وابستگی‌ها بود.

این تشکل به‌طور عمده، هدف تبیین و بسترسازی فضای سالم سیاسی برای کنش‌گری دانشجویی را دنبال می‌کرد. به همین دلیل، معمولاً هنگامی که کانون‌ها و انجمن‌های علمی خواهان برگزاری برنامه‌هایی بودند که رویکرد فرهنگی-سیاسی و علمی-سیاسی داشت و آن‌ها به دلیل مقررات قادر به ورود به مباحث سیاسی نبودند، این نوع برنامه‌ها را به‌طور مشترک با همراهی تشکل امیرالمؤمنین (ع) برگزار می‌کردیم و بُعد سیاسی برنامه را ما برعهده می‌گرفتیم. این نوع جلسات، به ما امکان تبیین مسائل روز سیاسی را با مشارکت دانشجویان عضو کانون‌ها و انجمن‌های علمی می‌داد.

آغاز یک‌دست‌سازی آیا آرمان یا هدفی در طول فعالیت داشتی که تحقق آن به چالش برخورده باشد؟

به شخصه فرد آرمان‌گرایی نیستم که روند کاری‌ام را مبتنی بر عقاید آرمانی جلو ببرم. برعکس، خود را واقع‌گرا می‌دانم و سعی می‌کنم تحلیل‌های‌ام هم مبتنی بر عمل‌گرایی باشد به همین دلیل، تا آن‌جا که به عملکرد من بازمی‌گشت، تقریباً هیچ مشکلی نداشتیم و همه برنامه‌ها به‌خوبی اجرا می‌شد.

مشکلات از جایی شروع شد که پس از مدتی فعالیت، معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد تصمیم گرفت که با ایده حذف تشکل‌های قدیمی و جایگزین کردن‌شان با تشکل‌های جدید موافقت کند! تشکل اسلامی-سیاسی امیرالمؤمنین (ع) جزوی از همین تشکل‌های قدیمی بود که با استراتژی جدید دانشگاه باید حذف می‌شد. اکثر تشکل‌های قدیمی بعد از این جریانات، یا تغییر هویت دادند و یا اساساً منحل شدند.

پایان شناسنامه‌دارها به‌نظر شما، هدف از سیاست جدید دانشگاه در قبال این تشکل‌ها چه بود؟

رویکرد دانشگاه برای پویایی فضای سیاسی دانشجویی، در ابتدا معطوف به احیای تشکل‌های قدیمی بود. اما به هر دلیلی، این رویکرد تغییر کرد و دانشگاه تصمیم گرفت که نهادهای سیاسی دانشجویی ذیل تشکل‌های تابلودار سامان‌دهی شوند [تشکل‌های تابلودار، تشکل‌هایی با عنوان واحد در سراسر کشور مثل «انجمن اسلامی» یا «جامعه اسلامی» هستند که با پسوند نامِ دانشگاه، از یک‌دیگر تفکیک می‌شوند]. با این روش، کنترل تشکل‌ها آسان‌تر است؛ زیرا همگی زیرمجموعه اتحادیه‌های مشخصی خواهند بود. در آن برهه، بسیاری از تشکل‌ها فعالیت غیروابسته و بدون رنگ و بوی جناحی داشتند و با تعریف شدن به‌عنوان زیرمجموعه یک تشکل با خط فکری ثابت مخالفت می‌کردند؛ اما در نهایت، این دانشگاه بود که توانست اراده خود را حاکم کند.

آسیب تشکل‌های جناحی آیا این فرآیند، در تضاد با دیدگاه رهبری در رابطه با «پرهیز از نگاه جناحی، سیاسی‌کاری و تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب» نبود؟

بله! به‌نظر می‌رسد با سخن مقام معظم رهبری مغایرت داشت. البته باید توجه داشت که تشکل‌های تابلودار، به‌صورت زبانی اعلام می‌کنند که گرایش جناحی ندارند. اما در عمل -برای مثال زمان انتخابات- دقیقاً از نامزدهای جناح مشخصی حمایت کرده و متصل به جناح‌ها می‌شوند.

در کشورهای توسعه‌یافته، احزاب با مانیفست و تشکیلات مشخصی فعالیت دارند که تعداد آن‌ها هم محدود است در برابر عملکردشان پاسخگو هستند. اما در شرایطی که در کشورها ما هرگاه چند نفر اراده کنند می‌توانند با فراهم کردن ساده‌ترین شرایط، حزبِ خود را تأسیس کنند، گرایش دانشگاه به این احزاب و جریان‌های غیرپاسخگو، هم دانشگاه و هم دانشجویان را دچار آسیب می‌کند. فضای دانشجویی، باید بدون وابستگی سیاسی باشد و دانشجو آزادانه بتواند فعالیت و کسب تجربه کند.

چه شرایطی باید فراهم می‌شد تا استراتژی دانشگاه در یک‌دست‌سازی تشکل‌ها ذیل چند تابلوی مشخص، بتواند به موفقیت برسد؟

این رویکرد زمانی خوب بود که دانشگاه می‌توانست تمامی گرایش‌ها و سلایق را پوشش دهد. هدف اصلی این سیاست‌ها، گذر دادنِ نسلی تشکل‌ها با فشار دانشگاه بود. درحالی که گذر نسلی باید در خود تشکل انجام شود. چه‌طور می‌شود به اجبار، گذر نسلی را محقق کرد؟! اصرار دانشگاه بر این موضوع و بی‌توجهی به لزوم پرورش نسل در بطن خود تشکل‌ها، باعث شد این نهادها هم‌اکنون در «کما» باشند و پس از گذر چندین سال هنوز دانشگاه نمی‌تواند آن‌ها را احیا کند.

تشدید انقطاع نسلی سهم پاندمی کرونا را در این تحولات چه‌قدر برجسته می‌دانید؟

اتفاقاً دلیل کاهش کیفیت رویدادهای دانشگاهی پس از پایان پاندمی کرونا، هم به زعم من بی‌توجهی به نسل‌سازی اصولی در بطن تشکل‌ها بود. معدود نهادهای دانشجویی که توانستند علی‌رغم این چالش‌ها، بعد از کرونا هم زنده بمانند، دقیقاً همان نهادهایی بودند که پرورش نسل را به هر ترتیبی دنبال کردند. ولی آن دسته از تشکل‌ها که درگیر تغییر سیاست‌های فرهنگی دانشگاه شدند و از این مقوله غافل ماندند، بعدها سطح فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در دانشگاه را نیز همراه با افت خود، پایین کشیدند. مثل مشارکت در انتخابات همین امسال که تا لحظه آخر، هیچ تشکلی وارد میدان نشده بود!

با حذف تشکل‌های قدیمی، تمامی تجهیزات و امکاناتی که طی سال‌ها تلاش ادوار مختلف جمع‌آوری شده بود، متأسفانه و ناباورانه در بدنه اداری دانشگاه تقسیم شد و حتی دیگر راه احیای آن‌ها نیز وجود نداشت. تشکل‌های جدید هم با فقدان پشتوانه انسانی، تشکیلاتی و سخت‌افزاری، قدرت کار کردن نداشتند. معتقدم اگر دانشگاه به جای رویکرد حذفی، فرصت می‌داد تا نسل جدید آهسته-آهسته وارد تشکل‌های قدیمی شود، عمر این تشکل‌ها اقلاً حداقل ۴ یا ۵ دوره تدوام پیدا می‌کرد و فضای سیاسی در دانشگاه پویا می‌ماند.

این مشکلات، تا چه اندازه در دانشگاه‌های دولتی هم نمود دارد؟

فضای تشکل‌ها در دانشگاه‌های دولتی هم چالش‌های خص خود را دارد. اما افت تشکل‌ها در سطح دانشگاه آزاد بسیار جدی‌تر بوده است؛ زیرا دانشگاه‌های دولتی، قواعد و تشکیلات مشخصی را از دهه‌ها قبل پدید آورده بودند. دانشگاه آزاد سعی کرد از رویکرد دانشگاه‌های دولتی تقلید کند، اما در نهایت، تمامی اتحادیه‌های دانشجویی خود را هم از دست داد! بنابراین، هرچند تشکل‌ها در دانشگاه‌های دولتی نسبت به دهه گذشته ضعیف‌تر شده‌اند، اما فعالیت تشکل‌های دانشگاه آزاد تقریباً متوقف شده است.

بازگشت تشکل‌ها به دانشجویان آیا هنوز راهی برای احیای تشکل‌ها وجود دارد؟

به‌نظر من، تشکل باید بیش‌تر سمت دانشجو باشد تا مسئولان! آسیب اصلی که در بسیاری از تشکل‌های جدیدالتأسیس می‌بینیم، پشتیبانی از مسئولان شهر و دانشگاه به‌جای پشتیبانی از دانشجویان است. متأسفانه ساختار طوری برنامه‌ریزی شده که تشکل‌ها و اتحادیه‌ها برای تضمین دریافت بودجه و امتیازات، مجبور به جهت‌گیری به‌سمت مسئولان دانشگاه هستند. باید این ساختار اصلاح شود، تا تشکل‌ها اصالت خود را بازیابی کنند. باید تشکل‌های دانشجویی به‌سمت دانشجویان برگردند و البته مسئولان هم اگر قصد بازگشت پویایی سیاسی به دانشگاه را دارند، باید دست این تشکل‌ها برای اجرای برنامه‌های‌شان بازتر بگذارند.

به‌عنوان پرسش آخر، در صورت تداوم سیاست‌های فعلی، چه دورنمایی برای فضای کنش‌گری دانشجویی می‌بینید؟ دولت و مسئولان کشوری، چه کاری می‌توانند برای این تشکل‌ها انجام دهند؟

دولت اصلاً نیازی به ورود در تشکل‌های دانشجویی ندارد. دولت اگر ظرفیتی دارد، باید آن را در جهت انجام وظایف ذاتی‌اش و تحقق وعده‌هایی که به مردم داده به‌کار بگیرد! باید استقلال دانشگاه حفظ شود و تشکل‌ها، در فضایی کاملاً دانشجویی احیا شوند. با حفظ روند موجود، مطمئن باشید دیگر جوان توانمند سیاسی در دانشگاه تربیت نخواهد شد و بعداً اگر یکی از آن‌ها بخواهد مسئولیتی بگیرد، به‌دلیل فقدان تجربه کافی و پختگی سیاسی، نمی‌تواند مسئولیت خود را به درستی انجام دهد. با فقدان تجربه‌اندوزی و شبکه‌سازی دانشجویی، مدیران میانی کشور در آینده، چهره‌های ضعیفی خواهند بود که به اجبار انتخاب خواهند شد.

خبرنگار: علی سمیرمی

انتهای خبر/

کد خبر: 1227677 برچسب‌ها تشکل‌های دانشجویی بسیج دانشجویی اصفهان

دیگر خبرها

  • ایجاد اتاق وضعیت علم و آموزش عالی کشور
  • نقشه فرهنگی کشور درحال بازنویسی است
  • عملیات «وعده صادق» امید به مقاومت در سایر کشورها را افزایش داد
  • فعالیت مدارس استان بوشهر تا ۱۹ اردیبهشت ادامه خواهد داشت
  • قهرمانی تیم والیبال کارکنان دانشگاه آزاد میانه در مسابقات منطقه دو شمال‌غرب کشور
  • افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند
  • طرح تغییر زمان آغاز و پایان سال تحصیلی به کجا رسید؟
  • سروری‌مجد: مدارس عالی مهارتی برای رفع نیاز صنایع تأسیس می‌شوند
  • دانشجویان سال سوم دانشگاه‌ها، بورسیه دانشگاه فرهنگیان می‌شوند
  • آمادگی مجموعه مدارس صدرا در اجرای کامل سند تحول آموزش و پرورش